چرا دعوا میکنیم؟
وقتی دعوایی در رابطه پیش میاد. باید علت اون دعوا رو بشناسیم. لازمه که یاد بگیریم اصلا چرا اون دعوا و بحث به وجود اومده؟ جی میشه که زنان از مردان عصبانی میشن؟ و مهمترین علت دعوا از طرف مردها چیه؟ برای اینکه از دعوا توی رابطه جلوگیری کنی و اصلیترین علتهای دعوا رو بشناسی، حتما این مقاله رو بخون. خوندن این مقاله کمتر از خوردن یه چیپس مزمز سرکه نمکی ازت وقت میگیره.
چرا اولاش همه چی خوبه
در اوایل که یه رابطه شکل میگیره؛ طرفین خیلی خوش و خرم دارن کنار همدیگه زندگی میکنند ولی از یه جایی بحثها و دعواها شروع میشه. چالشها هم وارد میشن و این چالشها نه تنها حل نمیشوند بلکه بهمرور افزایش پیدا میکند و از یه جایی به بعد رابطه حوصله سربر، دردناک و غیرقابلتحمل میشه. تعجب میکنن چی شد که این شد، چرا دیگه اون احساس رو نداریم؟!
خیلی ساده است چونکه طرفین فراموش میکنند پارتنر شما قرار نیست مثل شما فکر کنه. دوس دختر شما قرار نیست در مواقع یکسان افکار احساسات و پاسخ یکسان داشته باشه. چون دوستدختر شما، شما نیست. اینکه انتظار داشته باشین دوستدختر بیاد مثل ما فکر کنه مثل اینه که از دوستدختر انتظار تفکر مردانهای داشته باشید درحالیکه افکار زنان همون رفتارهای زنانه است که تا مرحله اول برای ما جذاب بوده و کاملا طبیعیه که مردها و زنها با هم تفاوتهای زیادی داشته باشند. این تفاوتها در مورد ارزشهاشون هست و مهمترین عاملی که توی این مقاله میخواهیم صحبت کنیم همینه.
اصلی ترین عامل دعوا از طرف زنان
مردها به یک چیزایی اهمیت میدهد و زنها به یسری چیزهای دیگه. متأسفانه آدمها چه مرد و چه زن فکر میکنن که طرف مقابلشون باید به همون شکلی که خودشون فکر کنن پاسخ بده. برای مثال زنها درون رابطه بیشتر از همه از این گله میکنند که مردها گوش نمیدهند. در درون رابطه زن وقتی زن داره درد دل میکنه؛ مرد بعضی وقتها اصلا هیچ توجهی نمیکنه و این اصلیترین عاملیه که باعث دعوا میشه.. یعنی پیش میاد که مرد سکوت نمیکنه و درجا حرف میزنه و بعضی وقتها که حرف نمیزنه به این خاطر نیست که حرف زن رو گوش بده. بلکه صرفاً به این خاطر داره گوش میده که ببینه مشکل چیه و بعد بیاد مشکل زن رو حل کنه. بعد که راهحل اون مشکل رو پیشنهاد میده میبینه زن خوشحال نشد و از این راهحل ناراحت میشه. واقعیت اینه که زن اصلا دنبال راهحل نبوده و در نود و نه درصد مواقع وقتیکه زن میاد میگه که یه مشکلی دارم در اصل راهحل خودش داشته منتها دنبال همدرد میگشته. دنبال این بوده که بهش حق بدهد، دنبال این نبوده که کسی راهکار بده.
مثال
مثلاً میگه : "ظرفهای کثیف خیلی زیاد شد این چه وضعیه؟!" مرد برمیگرده میگه که خب باشه دیگه حالا توش غذا خوردیم. ظرفها جمع شد و طبیعیه زیاد باشه. حالا نصفشو من و نصفشم تو. اینجا مرد فکر کرده بود که مشکل واقعاً ظرفها است درحالیکه ظرفها هیچوقت مشکل نبود. مشکل خسته بودن اون زن ناشی از شستن ظرفها و کارهای دیگه بوده. اینکه حوصله نداشت اون لحظه ظرفها را بشوییم و جور مرد نباید پیشنهاد شستن ظرفها رو میداد بلکه بیجاست اون مرد باید میگفت "بیا عزیزم میدونم خسته شدی چی شده" و گوش میداد. در نود و نه درصد مواقع مردها بیشتر از اینکه حرف بزنن یا کاری انجام بدن یا حرکتی بکنند یا راهکاری پیشنهاد بدهند؛ لازمه که دهنشون رو ببندن، هیچ کاری نکنند و فقط و فقط گوش بدن.
اصلیترین عامل دعوا از طرف مردان
در نقطه مقابل مردها بیشترین دردی که از زنها دارن اینه که زنا چرا همش میخوان ما رو عوض کنند. چرا ما رو همینجوری که هستیم دوست ندارند. واقعیت چیه؟ واقعیت اینه که مرد داره کار خودشو میکنه زن یهو میاد بهش راهکار میده. راهکار اینه که فلان کارو نکنیم بهمان کار رو بکنیم. در اینجا زن در درون ذهن خودش فکر میکنه که من این مرد رو دوست دارم من عاشق این مردم و دلم میخواد بهتر بشه، دلم میخواد رشد کنه، دلم میخواد به بالندگی برسد. ولی مرد اینو نمیبینه. مرد میبینه که لابد من یه ایرادی داشتم که این اومده داره درست میکنه. لابد یه جایی کارم اشتباه بوده ولی من که کارم درسته. چون تو دنیای مردا تا وقتی چیزی خراب نشده درستش نمیکنن ولی تو دنیای زنها همواره دنبال اینن که به یه چیز بهتر برسند.
همانطور که متوجه شدید دنیای مردها و دنیای زنها کاملاً از همدیگه متفاوت هستش. نیازه که حتما با دنیای طرف مقابلمون آشنایی کامل رو پیدا کنیم. حالا که به اینجا رسیده پیشنهاد میکنم حالا که به اینجا رسیدی حتما دوره پله صفر ما رو یه نگاه بنداز.
- ۰۱/۰۵/۲۳