wingman

به پشت صحنه ارتباطات حرفه ای خوش آمدید!

wingman

به پشت صحنه ارتباطات حرفه ای خوش آمدید!

ما تیمی از محققین هستیم که از طریق آموزش به آقایون کمک میکنیم تا به اونی که میخوان برسن.

کلمات کلیدی

هنر گوش دادن

شنبه, ۱ مرداد ۱۴۰۱، ۰۳:۰۰ ب.ظ | wingman farsi | ۰ نظر

گوش دادن به پارتنرتون خیلی خیلی کار سختیه. خیلی راحت‌تره که شما راهتون بکشید برید. بخواید دعوا شروع کنید یا هر کاری که پارتنرتون میگه رو انجام بدید ولی گوش ندید. هنر گوش دادن مهم‌ترین مهارت ارتباطی که باعث می‌شه شما بتونید صمیمیت را حفظ و ازش نگهداری کنید. وقتی شما با دقت پارتنر تون گوش می‌دید می‌تونید از صمیمیت بیشتری که در رابطتون ایجاد می‌شه لذت ببرید و پارتنرتون هم بهتر بشناسید. گوش دادن یک تعهد به‌هم، و همچنین ابراز توجه خیلی جذاب محسوب میشه. گوش دادن تعهد دادن به یک همدلی درک متقابل و اینه که شما در اون لحظه سایر فعالیت‌ها و چیزایی که حواستون رو پرت کنه و غرورتون رو کنار بگذارید تا برای رابطه‌تون و بهتر شدن زمان و انرژی خرج کرده باشید. همچنین گوش دادن توجه هم هست چون گوش دادن در اصل به پارتنر، میگه که من به تو اهمیت می‌دم و می‌خوام بدونم که تو به چه چیزی فکر می‌کنی چه نیازی داری و چه احساسی داری تجربه می‌کنی. برای این‌که بتونید درست گوش بدید لازمه که موانع گوش دادن را حذف کرد. پس بیایم ببینیم که موانع گوش دادن چی هستن.

هنر گوش دادن

موانع هنر گوش دادن

  1. ذهن خوانی

وقتی‌که شما خیلی به حرف‌های پارتنرتون توجه نمی‌کنید یا بهش اعتماد ندارید. یا درواقع ذهن خوانی می‌کنید. این یک اشتباه بسیار بزرگ که باعث می‌شه صمیمیت بین شما پارتنر تون از بین بره. در خطای ذهنخوانی به‌جز این‌که شما گوش بدید واقعاً پارتنرتون داره چی می‌گه دنبال یسری نشانه‌هایی مثل تن صدا، حالت صورت یا حالت بدنش هستید. دنبال می‌گردید که یک معنی مخفی رو در اون‌جا پیدا کنید درحالی‌که با این کار دارید نشانه‌های واضح و مستقیمی رو که پارتنرتون بهتون می‌ده رو ندیده می‌گیرید و در نتیجه یسری حدس‌ها و فرضیات شروع می‌کنید که شاید اصلاً درست نباشن.

به‌طور مثال یه پسر به پارتنر برمی‌گرده می‌گه که تو هم توی لباس سبز قشنگ می‌شی و هم توی اون لباس قرمزت. اینجا دختر به‌خاطر ذهن خوانی فکر می‌کنه که هیکلش نامناسب و مهم نیست که چی بپوشه چون توی هیچ‌کدوم از اون‌ها خوب نمی‌شد. درحالی که پسر واقعاً گفت که توی جفت اون‌ها خوب می‌شه.

  1. وقت نذاشتن و کم‌توجهی

وقت نداشتن و کم توجهی

هنر گوش دادن درست این رو لازم داره که زمان و انرژی داشته باشید. اگر شما با عجله می‌خواهید جایی برید یا وسط کاری هستید و زمان و توجه کافی برای درست گوش دادن ندارید، خودبه‌خود یسری از نشانه‌ها را از دست می‌دید. پس ضروری که قبل‌از شروع به گوش دادن از پارتنرتون بپرسید و با پارتنرتون هماهنگ بکنید که می‌خواهید فرضاً بیست دقیقه، نیم‌ساعت، یک ساعت یا هر زمان دیگه‌ای که لازمه صحبت کنید. چون‌که مثلاً وسط ظرف شستن شما نمی‌تونید تمرکز داشته باشید،

شاید خسته باشید و زمان خوبی برای صحبت کردن نباشه به‌همین خاطر هم وقتی می‌خواهید با پارتنر تون برید درمورد موضوعی صحبت کنید ازش بپرسید: "الان وقت داری درموردش صحبت کنیم؟" اگه گفت "نه" نگید "باشه" و یه وقت دیگه بیاید. اگر پارتنرتون گفتن "نه" ازش بپرسید "خب کی وقت داری که درموردش صحبت کنیم؟".

اگر پارتنر سراغ شما اومد و اون لحظه شما در شرایطی نبودید که اون طور که لازم و درست به پارتنر تون توجه کنید بهش بگید که "ببخشید عزیزم الان به دلیل فلان (و دلیلتون رو هم بیارید) نمی‌تونم این صحبت رو باهات داشته باشم"  ضروریه که همون‌جا زمان صحبت رو تعیین بکنید. برنگردید بگید یه وقت دیگه، باشه بعداً. این یعنی این‌که شما به طرف مقابل توجه کافی رو ندارید. عوضش برگردید بگید "بذار پس‌فردا عصر". لازمه که زمان اون صحبت همون‌جا مشخص بشه.

  1. فیلتر کردن

فیلتر کردن یعنی این‌که شما فقط به بعضی از قسمت‌های حرف‌های پارتنر تون گوش می‌دین، نه همه اش. به‌طور مثال تا وقتی‌که پارتنر شما سراغ دعوا کردن نره یا تهدید به ترک کردن نکنه شما به مشکلاتش گوش نمی‌دید. این خودش یه اشتباهه چرا که باعث می‌شه که مقادیر زیادی از فرصت‌هایی که برای صحبت کردن هست و همچنین نشانه‌هایی از مشکل وجود داره رو نبینید.

مثال دیگه فیلتر کردن اینه که شما از صحبت در مورد موضوعات خاصی فرار می‌کنید. مثلاً پسر ده سال بعد از رابطه اضافه‌وزن شدیدی پیدا کرده و پارتنر نگران سلامتی پسر هستش. جدا از این مسئله که جذابیت‌های فیزیکیش هم از بین رفته. هر وقت که دوس دختر یا همسرش میاد در مورد مشکلات فیزیکی و اضافه‌وزن صحبت بکنه به‌جای این‌که در مورد راهکار صحبت کنه صرفاً فرار می‌کنه یا در مورد موضوعات خاص صحبت نمی‌کنه.

  1. قضاوت کردن

قضاوت کردن وینگمن

قضاوت کردن یعنی این‌که شما وقتی با پارتنر تون در ارتباط هستید به‌جای این‌که دنبال راه‌حل باشید و دنبال این باشید که متوجه بشید مشکل چیه دنبال مقصر می‌گردید. این ضروریه که شما در تک‌تک مراحل گفت‌وگو چه در لحظاتی که حالتون خوب و چه در لحظاتی که حالتون بده به خودتون یادآوری بکنید که شما در مقابل پارتنر تون نیستید و پارتنرتون دشمن شما نیست بلکه شما و پارتنر تون در کنار هم‌دیگه اید.

حتی اگر پارتنر شما صددرصد مقصری چیزی باشه (بعیده چراکه در یک مشکل دونفره به‌احتمال زیاد هر دو نفر سهمی رو دارند هرچند که این سهم الزاماً مساوی تقسیم نشده) شما بجای این‌که دنبال این باشید که تقصیر کیه، احمق کیه، کی اشتباه کرده، تمرکزتون رو روی راه‌حل قرار بدید و دنبال راه‌حل باشید. اگر دنبال این باشید که مقصر کیه، بخواهید قضاوت کنید کی اشتباه کرده، کی کم‌توجهی کرده، کی کم‌کاری کرده فرصت کافی و زمان کافی برای پیدا کردن راه‌حل رو ندارید.

  1. خیال‌پردازی

توجه کردن و تمرکز کردن روی موضوع کار خیلی سختیه. چه وقتی‌که شما دارید درس می‌خونید چه وقتی‌که دارید توی گوشی‌تون می‌چرخید چه وقتی با پارتنر تو ارتباط هستین. مخصوصاً وقتی‌که روابط طولانی شده باشن توجه کردن به حرف‌های پارتنر تون می‌تونه خیلی سخت شده باشه. گزینه راحت‌تر اینه که توجه شما بر روی شامی که قراره بخورید، فیلمی که قراره ببینید یا تفریحی که با دوستانتون قرار داشته باشید، باشه. ضروریه درهنگام گفتگو با پارتنرتون توجه و تمرکزتون به حرف‌هایی باشه که داره می‌زنه.

  1. نصیحت کردن و راه‌حل گرایی

این اشتباه اتفاقاً در مردها خیلی خیلی رایجه و درصورتی‌که شما مرد هستید ازتون می‌خوام که این‌مورد رو با دقت و توجه بیشتری بررسی بکنید. خیلی از افراد گوش نمی‌دهند که متوجه بشن مشکل چیه، گوش می‌دهند که بخوان مشکلی را حل کنند و راه‌حل بدهند. این میل شدید به حل مشکل و راه‌حل دادن مانع این می‌شه که اصلا متوجه بشن و مشکل اصلی ‌چیه. در اکثریت موارد خود افراد جواب مشکلشون رو دارند ولی وقتی‌که طرف مقابلشون دنبال اینه که صرفاً راه‌حلی بندازه، متأسفانه زمان کافی رو اصلا به خودش و پارتنرش نمی‌ده که اون مشکل رو درست مطرح کنن.

در بسیاری از موارد افراد فقط شنیده شدن و همدلی هستن و دنبال راه‌حل نیستند. شما هم به‌هیچ‌عنوان توی این تله نیفتید که من می‌خوام طرف مقابلم رو نصیحت کنم و بهش راهکار بدم بلکه شما وظیفه اولیه تون اینه که درست گوش بدید تا متوجه بشید که مشکل چیه. چرا که اگر درست متوجه نشده باشید که مشکل چیه راهکاری که می‌دید به درد مشکل پارتنر تون نمی‌خوره. به این میگن هنر گوش دادن صحیح.

  1. منحرف کردن بحث

بحث کردن و حل مشکل کار خیلی سختی برای اکثریت آدماست. راحت‌تر اینه که بجای دنبال راه‌حل گشتن، هنر گوش دادن درست و تلاش برای درک احساسات طرف مقابلشون صرفاً با شوخ‌طبعی، تیکه انداختن و منحرف کردن بحث رو بپیچونن. در کوتاه‌مدت این راهکار جواب‌ میده. یکبار،دو بار، پنج‌بار، ده‌بار جواب می‌ده ولی در درازمدت پارتنر شما به این نتیجه می‌رسه که شما اصلا زمان و انرژی کافی رو برای اون رابطه نمی‌ذارید و توجه کافی رو بهش نمی‌دید. قسمت دردناکش اینجاست که اوم درست داره فکر می‌کنه. پس بجای شوخ‌طبعی و پیچوندن بحث، بحث رو ادامه بدید.

اگر اون لحظه حوصله بحث کردن درست رو ندارید، حوصله درست گوش دادن را ندارید، همین رو به پارتنرتون بگیرید و به زمان دیگه موکولش کنید. منحرف کردن بحث اتفاقاً می‌تونه باعث این بشه که پارتنر شما تحریک بشه که به خشونت بیشتر و حمله بیشتری ادامه بده. با حمله و خشونت صرفاً ادامه اون بحث رو سخت‌تر می‌کنه.

  1. درست و حق به جانبدارانه بودن

این اشتباه مانع این می‌شه که شما بپذیرید احتمال اشتباه اصلاً وجود داره. شما در این اشتباه فقط دنبال این هستید که برای اتفاقات قبلی دلیل و بهانه بیارید ، موضوع را عوض کنید. اصلاً پسر در این مواقع اشتباهی نمی‌پذیرد که شاید واقعاً آدم کاملی نیست. شرط اولیه پیشرفت و حل مشکل اینه که بپذیریم کامل نیستیم، اشتباه می‌کنیم و اشتباه کردن هیچ ایرادی نداره. چیزی که مهمه اینه که از آن اشتباه درس بگیریم.

اگر که دنبال این باشید که بگید من عالیم، من فوق‌العاده‌ام و فقط بقیه اشتباه می‌کنن؛ این فرصت که از اشتباهاتمان درس بگیریم و بهتر بشیم رو داریم از بین می‌بریم و این اصلا خوب نیست. پس اگر که می‌بینیم پارتنر ما میاد و ما بحث می‌کنیم قبل‌از این‌که دنبال این باشیم که بگیم تقصیر یکی دیگه بوده، به‌خاطر فلان دلیل بوده یا موضوعش اصلا اینجوری بوده یا که بخوایم صدامون رو بلند کنیم، چند لحظه صبر بکنیم و این حق رو به طرف مقابل بدیم. مهم‌تر اینجاست که حق اشتباه کردن رو به خودمون بدیم. شاید ما اشتباه می‌کردیم و الان این فرصت رو داریم که از اشتباه درس بگیریم.

الزاماً شما همه این اشتباهات را ندارید. لطفاً به روابط قبلی تون نگاه کنید، به دعواهای قبلی و ببینید که آثاری از این اشتباه در شما یا پارتنر تون وجود داشته یا نه.

هنر گوش دادن فعال

بابت این‌که اون اشتباهات رو از ارتباطات تون حذف کردید واقعاً دمتون گرم. حالاکه اون اشتباهات رو حذف می‌کنید تازه می‌تونید بشنوید که شریکتون چی می‌گه. الان می‌خوام بهتون یسری راهکار بدم که نه‌ تنها طرف مقابلتون رو بشنوید بلکه گوش بدید. بین شنیدن و گوش دادن تفاوت‌های خیلی زیادی وجود داره. برای هنر گوش دادن شما باید اولاً بیان مجدد دوماً شفاف‌سازی و سوما پاسخ‌دادن رو بلد باشید.

 ۱. بیان مجدد

هر بار که پارتنر‌تون چیزی می‌گه که برای شما مهمه، جهت این‌که مطمئن بشید درست متوجه شدید باید همون رو مجدداً بیانش کنید. این بیان کردن فرمول‌های مختلفی داره. مثلاً می‌تونید بگید "چیزی که من متوجه می‌شم اینه که (حرف)" یا "به بیان دیگه توداری می‌گی(خرف)" یا "متوجه شدم(حرف)" یا "پس یعنی تو درواقع احساس کردی(حرف)" یا "منظورت اینه که(حرف)" . بعدش اون حرف‌های پارتنرتون رو یا اون پیامی که دریافت کردید رو تکرار کنید.

۵ فایده مهم بیان مجدد

خیلی مهمه که شما همواره این بیان مجدد رو در ارتباط با پارتنر تون داشته باشید چراکه 5 فایده داره. فایده شماره یک اینکه از موانع شنیدن پیشگیری می‌کنه. شما دیگه حواستون هست در ارتباط با طرف مقابل تون باید حواستون باشه که اشتباهات هنر گوش دادن را مرتکب نشید و این پیام مجدد از اشتباهات پیش گیری می‌کنه.

فایده دوم بیان مجدد این‌که مفروضات و برداشت‌های اشتباه از حرف طرف مقابل تون رو کاهش می‌ده. فایده شماره 3 اینه که به پارتنرتون احساس خوبی می‌ده. این احساس رو می‌ده که شما واقعاً دارید توجه می‌کنید، واقعاً دارید گوش می‌دید و این پارتنر شما رو مشتاق می‌کنه که بخواد ارتباطش رو ادامه بده و صمیمیت را افزایش بده.

فایده شماره چهار اینه که از بروز خشم جلوگیری می‌کنه. وقتی‌که به‌جای این‌که افراد توجه کنن که طرف مقابلشون چی گفته از فرط احساسات شدید می‌خوان به طرف مقابلشون فقط پاسخ بدن، خشم و دعوا افزایش پیدا می‌کنه.

فایده پنج این‌که کمک می‌کنه مسیر گفتگو رو بهتر یادتون باشه پس حتما حتما حتما دفعه‌ی بعدی که صحبت می‌کنید حتما این بیان مجدد رو داشته باشید. درک می‌کنم که بیان مجدد باعث می‌شه زمان ارتباط خیلی طولانی بشه ولی به من اعتماد کنید، زمانی‌که شما برای این ارتباط خرج می‌کنید ارزشش را دارد چرا که یک ساعت ارتباط مؤثر از ده ساعت دعوا و سر هم داد کشیدن و این‌که مقصر کیه اثر به‌مراتب بیشتری داره.

مثال

دختر و پسر یه قراری تنظیم کرده بودند که پسر اون قرار رو کنسل می‌کنه. دختر عصبانی می‌شه و میگه: "ما هیچ‌وقت بیرون نمیریم". این‌جا پسر دوتا گزینه داره. گزینه اول اینه که با خود با دختر وارد دعوا بشه و جواب بده: "یعنی چی هیچ‌وقت بیرون نمیریم هفته پیش سه بار با هم بیرون رفتیم!" و این دعوا بخواد ادامه پیدا کنه. یه راهکار دیگه این‌که پسر برگرده بگه: "یعنی منظورت اینه که ما به‌اندازه‌ی کافی بیرون نمی‌ریم؟" و این‌جوری دختر متوجه می‌شه که با طرف خودشو اصلاح کنه. دختر برمی‌گرده می‌گه که: "نه، منظور من این بود که از اینکه بیرون نرفتیم خیلی ناراحت شدم." فرض کنیم اون‌جا پسر زمان این‌که بخواد قرار بچینه نداره.پسر جواب میده: "ببخشید عزیزم (این‌جا عذرخواهی کردن خیلی خوبه، عذرخواهی کردن در درون رابطه به این خاطر که باعث می‌شه خشم و دعوا بروز پیدا نکنه و ازش پیشگیری میکنه خیلی کار خوبیه) الان وقتش رو ندارم ولی فردا صبح با هم هماهنگ می‌کنیم که دفعه بعد کی بیرون بریم".

الان متوجه شدید که بیان مجدد و صبر چقدر مهمه.

۲. شفاف‌ سازی

شفاف سازی وینگمن

بیان مجدد خودبه‌خود به شفاف‌سازی ختم میشه. در فرآیند شفاف‌سازی شما افکارتون، چیزهایی که شنیدید و احساساتی که دارید رو به پارتنر تون می‌گید. براساس برداشتی که پارتنر تون هم داره متوجه می‌شید که کجا اشتباه می‌کردید و از هم‌دیگه سوال می‌پرسید. نکته کلیدی در شفاف‌سازی سوال پرسیدن است. اشتباه بزرگ اکثریت آدم‌ها اینه که هیچ‌وقت شفاف ارتباط برقرار نمی‌کنند. مثلاً توی دایرکت اینستاگرام همواره مراجعین زیادی دارن می‌گن :  "چجوری مخ بزنم؟" چه‌جوری برم مخ بزنم سوال شفافی نیست و من همواره توی دایرکت باید سوالاتی رو بپرسم تا یک گفتگوی شفاف داشته باشیم. سوالاتی مثل این‌که چند سالته؟ تابه‌حال چند تا رابطه عاطفی داشتی؟

در زمینه روابط هم‌ می‌گن که "من همش دارم با پارتنرنم دعوا می‌کنم. خب من دوباره سوال می‌پرسم چند وقت با این فرد تو رابطه هستی؟ دو ماه؟ سه ماه؟  پنج سال؟ سر چی دعوا می‌کنید؟ دوباره افراد بهم هم پاسخ مبهم می‌دهند. مثلاً گفتم سر چی دعوا می‌کنین؟ سر موضوعات پیش‌پاافتاده و ساده، همش سر بچه‌بازی. می‌گن زیاد دعوا می‌کنیم. زیاد دعوا می‌کنیم یعنی چقدر؟ چند بار در هفته؟ ده‌بار؟

ترس همیشگی آدم‌ها از شفاف سازی

دلیل این‌که آدم‌ها از شفاف فکر کردن فرار می‌کنن اینه که از اقدام کردن می‌ترسند. آدم‌ها از تغییر کردن در حالت کلی می‌ترسند. اگر شفاف فکر کنند بعدش باید یکسری تغییرات و اقدامات اساسی و هم انجام بدن. گنگ و مبهم حرف زدن کار مورد علاقه سیاست‌مداران است. می‌گن که رونق اقتصادی ایجاد می‌کنیم، فقر را از بین می‌بریم، بیکاری را ریشه‌کن می‌کنیم. هیچوقت نمی‌بینید شفاف حرف بزنن و بگن که درآمدها را این‌قدر افزایش می‌دهیم، این‌قدر خونه می‌سازیم، تورم این‌قدر کنترل می‌کنیم. چراکه شفاف حرف بزنند باید برگردن بگن که با این بودجه به این مدل این کارو می‌کنن. گنگ حرف زدن خیلی قشنگه و بار مسئولیت رو برمیداره. برای حل مشکل باید بپذیریم که مسئولیت این مشکل و حل مشکلات روابطمون برعهده ما و پارتنرمونه. لازم که شفاف حرف بزنیم.

۳. پاسخ دادن

پاسخ دادن وینگمن

در هنگام ارتباط مؤثر و هنر گوش دادن درست بعد از این‌که شما بیان مجدد رو داشتید و شفاف‌سازی‌های کافی را هم انجام دادید؛ نوبت به پاسخ‌دادن میرسه. در هنگام پاسخ‌دادن شما دنبال مقصر نیستید، دنبال قضاوت کردن نیستید، صرفاً دارید  تجربیات درونی، احساسات تون و دیدگاه‌هایی که به اون قضیه دارید رو با پارتنر تون به اشتراک می‌گذارید.

پاسخ دادن دو تا فایده دارد. فایده یک اینه که از برداشت‌های اشتباه جلوگیری می‌کند و اگر برداشت اشتباهی رخ داده باشد و پیام اشتباه منتقل‌شده باشد، قضیه حل می‌شه. فایده شماره دوم اینه که باعث می‌شه اطلاعات رو با هم به اشتراک بگذارید. هدف ارتباط مؤثر همینه.

پاسخ خوب سه‌ تا ویژگی دارد: سریع، صادقانه و مهربانانه است. سریع بودن یعنی این‌که شما ارتباط ادامه می‌دید. این‌طوری نیست که اطلاعات رو دارید یهو وسطش بگید: "خب باشه بذار من برم فکر کنم". قرار نیست که شما همواره بهترین پاسخ بدید. چون فراموش می‌کنید و ارتباط با پارتنرتون امتحان نیست که بگیم فقط و فقط یک پاسخ درست وجود دارد. سریع بودن به‌معنای نامهربانانه بودن یا دروغ گفتن نیست.

پاسخ خوب سه ویژگی داشت. صریح، صادقانه و مهربانانه باشد. صادقانه بودن یعنی واقعاً اون احساسی که دارید رو بگید. یعنی این‌که شما به پارتنر خودتون اعتماد کافی را دارید که یه وقت احساس توهین کردن بهشان دست نمی‌دهد و شما هم دنبال توهین کردن به پارتنر تون نیستین.

مهربانانه بودن یعنی این‌که صداقت شما به وحشی‌گری و خشونت ختم نشه و همواره دنبال این باشید که نظرات منفی و احساسات منفی‌تون رو بدون این‌که بخواهید به پارتنرتون احساس دردی رو وارد کنید بگید. دنبال این نباشید که به پارتنر تندوتیز حمله کنید. "فلان جا گند زدی یا دیگه نباید اون کارو بکنی" بجاش بگید که "من دارم فکر می‌کنم که شاید در اون‌جا اشتباه کوچیکی رو مرتکب شده باشیم"

گفت‌وگوی متقابل

الان  طرفین قادر هستند به هم‌دیگه درست گوش بدهند تازه فرصت یک گفتگوی متقابل ایجاد شده. گفتگوی متقابل از دو طرف شکل می‌گیره: گوینده و شنونده. گوینده و شنونده در طی یک گفتگوی متقابل جایگاهشان ثابت نیست و طرفین گفتگو بین گوینده و شنونده جابجا می‌شوند. چیزی که ضروریه اینه که شنونده زمان کافی برای صحبت کردن به گوینده بده و بی‌هیچ عنوان وسط حرفش نپره. به پارتنر تون بگید من می‌خوام پنج دقیقه حرف بزنم. ضروریه که گوینده در طی حرف زدنش این اشتباهات قبل رو که در ارتباطات قبلی مرتکب نشده باشه، دیدگاه خودش رو توضیح بده و از زبان خودش حرف بزنه. بگه "من" و نیازها و احساسات خود را بیان بکند. دنبال مقصر یافتن و خطاب کردن طرف مقابل نباشه. درون پنج‌دقیقه‌ای که گوینده در صحبت می‌کنه لازمه که شنونده وسط حرفش نپره.

مثال گفت و گوی متقابل صحیح

اجازه بدید یه مثال براتون بزنم. گوینده یه‌بار می‌تونه برگرده بگه چون‌که توی پیتزای پپرونی سفارش دادی و سالاد سفارش ندادی به من توهین کردی و من دیگه حاضر نیستم هم‌چین توهین رو بپذیرم. توی این جمله همه تقصیرات را گردن طرف مقابل انداخت درحالی‌که بیان درست این شکلی بود: من به این خاطر که پیتزای سبزیجات سفارش ندادی و سالاد هم توی سفارش‌مون نبود احساس ناراحتی کردم. متوجه شدید که در گزاره دوم اولاً که فرد دارد در مورد احساس خود حرف می‌زند، نه درباره‌ی کار طرف مقابل پس درواقع طرف مقابل را مقصر ارزیابی نمی‌کنیم. به‌جای این‌که دنبال دعوا باشید تمرکز روی راه‌حل بذاریم.

ضروریه که شنونده توجه ویژه‌ای به احساسات و نظرات و نیازهای گوینده داشته باشه وسط حرف طرف مقابلش نپر و مخالفت بحث و دعوا نکنه. دنبال یک حرف طرف مقابل اصلاح کنه هم نباشد. شنونده فقط و فقط مجاز برای شفاف‌سازی سوال بپرسه و قبل‌از سوال پرسیدن هم باید دستش رو بالا بگیره و با اجازه سوال بپرسه . بگه من. متوجه نشدم می‌شه یه سوال بپرسم. بعد از این‌که گوینده حرف زدنش تموم شد درسته که اولش درخواست پنج دقیقه وقت اضافه کرده بود ولی طبیعیه بیشتر یا کمتر طول بکشه. بعد از این‌که گوینده حرفاش تموم شد شنونده اول از همه یک خلاصه و بیان مجدد از حرف‌های گوینده را می‌دهد تا اگر اشتباه برداشتی بوده رفع بشه و بعدش نوبت شنونده است که در جایگاه گوینده قرار بگیره به حرف بزنه.

هنر گوش دادن لازمه گفت و گوی درست

امیدوارم الان متوجه‌شده باشید که گفتگوی مؤثر چقدر با گفت‌وگوهای عادی و دعوا هایی که می‌کنید فرق دارد. بارزترین تفاوتی که گفت‌وگوی مؤثر و گفت‌وگوهای عادی که اکثریت زوجین دارن و هیچ‌وقت مشکل ازشون حل نمی‌کنه اینه که شفافیتی وجود ندارد. در این‌طور گفتگوی مؤثر شما باید بتوانید به این سوال پاسخ بدهید که مشکل شما دقیقاً چی بود؟ و همچنین باید به این پاسخ بدهد که دقیقاً چه تغییری رو قراره ایجاد کنید؟ پاسخ‌دادن به این دو سؤال باعث می‌شود مشکلات شما به‌محض مطرح شدن حل بشن و شما با این چالش روبرو نباشید که این مشکلات رابطه‌تون روی هم‌دیگه جمع می‌شه و بعدش به نقطه‌ای برسید که دیگه نمی‌شه مشکلات را حل کرد. اگه تا این‌جای این مقاله دارید می‌خونید لطفاً به خودتون افتخار کنید و واقعاً دمتون گرم چون کمتر از یک درصد خواننده‌ها به این‌جا می‌رسند. حتما به پله صفر هم یه نگاهی بنداز. هر سوالی دارید می‌تونید کامنت‌های همین مقاله بپرسید و من هم در خدمتتون هستم.

  • wingman farsi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی